دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات- رویداد و اطلاعیه‌ها
مناسبات دولت و سیاستگذاری فرهنگ و هنر در تاریخ معاصر فرانسه

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1398/10/18 | 

دکتر حجت الله ایوبی در یکی از سلسله نشست های مسائل منطقه ای و جهانی فرهنگ و ارتباطات که در روز دوشنبه 2 دی ماه برگزار شد، به تبیین مناسبات دولت با فرهنگ و هنر در تاریخ معاصر فرانسه پرداخت و آن را با مدل برخی کشورهای دیگر مقایسه نمود.
رایزن اسبق ایران در فرانسه، این کشور را موزه نظام های سیاسی معاصر معرفی کرد که انواع مختلفی از این نظام ها را تجربه کرده و قانون اساسی آن 15 بار دستخوش تغییر شده است.
او با اشاره به ایجاد دبیرخانه هنرهای زیبا و و آکادمی هنر فرانسه بعد از انقلاب این کشور، این هنرها را به طور تاریخی در فرانسه اشرافی ذکر کرد. به عنوان مثال تئاتر یک هنر با سابقه اما اشرافی در این کشور است که هم متون آن اشرافی و بورژوازی بود و هم در سالن های فاخر با هزینه های سنگین دکورپردازی اجرا می شد. این روند تا سال 1930 ادامه پیدا کرد.
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران، «ژان زای» را فردی دانست که سیاست گذاری فرهنگی را برای اولین بار در فرانسه و بلکه جهان در دهه 1930 مطرح کرد و افزود وی در آن زمان وزیر آموزش ملی فرانسه بود که دبیرخانه هنرهای زیبا زیرنظر او قرار داشت. از جمله اقدامات او مردمی کردن تئاتر و به راه انداختن تئاتر خیابانی و تاسیس جشنواره فیلم کن بود. در دوران او دولت فرانسه برای اولین بار در فرهنگ، مداخله معنادار کرد.
ایوبی با اشاره به سیاست «ادغام فرهنگی» که از زمان جمهوری سوم  شکل گرفته و تا کنون ادامه داشته، آن را وجه ممیزه فرانسه با سایر کشورها دانست. بر اساس این سیاست، خرده فرهنگ های داخل فرانسه باید در فرهنگ لائیسیته هضم شوند. بر اساس همین سیاست است که هرگونه تظاهر مذهبی در مکان های عمومی فرانسه ممنوع است. این دقیقاً نقطه مقابل سیاست انگلستان است که در آن همه خرده فرهنگ ها حضور دارند.
ایشان افزود با شکل گیری جمهوری پنجم فرانسه در سال 1958 و به ریاست رسیدن ژنرال دوگل، وی فردی به نام «آندره مارلو» را که در به قدرت رسیدنش نقش داشت برای حضور در دولت در نظر گرفت. مارلو به او پیشنهاد تاسیس وزارت فرهنگ را ارائه کرد و با موافقیت دوگل خود مسئول آن شد. در واقع این اولین وزارت فرهنگ و اولین نهاد سیاستگذار فرهنگی در دنیا محسوب می گردد. مارلو فرهنگ را هویت ساز می دانست و برخی اصول فرهنگی برای فرانسه طراحی کرد که تا امروز پا بر جاست و با تغییر رویکرد دولت ها (از چپ تا راست) ثابت مانده است. این اصول عبارت اند از:
1) مردمی کردن فرهنگ: به معنای گسترش دسترسی مردم به کالاهای فرهنگی
2) تمایز فرهنگی: در مقابله با تجارت جهانی و درهای باز اتخاذ شد که بر اساس آن فرانسه درهای خود را به سوی کالاهای فرهنگی خارجی (مخصوصاً آمریکایی) باز نمی گذارد.
3) ایستادگی در برابر فرهنگ آمریکا (و نگرانی از آمریکایی شدن فرهنگ فرانسه)
4) تخصیص یارانه به فرهنگ
5) دموکراسی فرهنگی: به معنای دسترسی گروه های فرهنگی به کالاهای فرهنگی، و دسترسی هنرمندان به کالاهای دولتی
دکتر ایوبی سپس به تبیین سیاست فرهنگی فرانسه در دوران شخصیت مهم دیگری به نام «ژاک لانگ» پرداخت. در سال 1981 با به قدرت رسیدن فرنسوا میتران (با رویکرد سوسیالیستی) وی ژاک لانگ را که در طرح ریزی برنامه های فرهنگی و هنری انتخاباتی او نقش داشت، به عنوان وزیر فرهنگ برگزید. لانگ بر خلاف مارلو در فرهنگ به سراغ جوان ها و هنرهای مدرن رفت. در این دوران عکاسی برای اولین بار در دنیا هنر شناخته شد، گرافیک رشد کرد، موسیقی پاپ و جاز و رپ، مد و لباس رونق گرفت. در سینما هنرهای نو و خلاق رشد کرد. لانگ به آموزش هنری توجه ویژه ای نشان داد. بر خلاف او مالرو قائل به الهام بود و به آموزش اهمیت نمی داد، همچنین برای او هنر سنتی و فاخر ارزش داشت. لانگ همچنین از سرمایه گذاری بانک ها برای رونق سینمای ملی استفاده کرد، قیمت واحد کتب را در حمایت از کتاب فروشی های کوچک و خرد تصویب نمود.
رئیس اسبق سازمان سینمایی کشور سپس به تبیین سیاست حق تالیف و حمایت معنوی پرداخت. او با تبیین رویکرد انگلوساکسونی و فرانسوی به این مسئله، سیاست فرانسه را اعم از سیاست انگلوساکسونی ذکر کرد. در رویکرد انگلوساکسونی سرمایه گذار و چاپخانه مورد حمایت است، اما در رویکرد فرانسوی که از زمان مالرو شروع شد و در زمان لانگ اوج گرفت علاوه بر آن، حمایت از هنرمند نیز مورد توجه ویژه است.
ایوبی در پایان سیاست فرهنگی فرانسه در عرصه بین المللی را حفظ اصالت و تنوع فرهنگی، و در عرصه داخلی ادغام فرهنگی عنوان نمود.
نشانی مطلب در وبگاه دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات:
http://isu.ac.ir/find-17.1423.5754.fa.html
برگشت به اصل مطلب