| تاریخ ارسال: 1402/6/28 | 

حضور دکتر محمدهادی همایون در کنفرانس امنیت و توسعه خاورمیانه



صبح روز شنبه ۱۶ سپتامبر(۲۵ شهریور ماه) جناب آقای دکتر محمدهادی همایون، عضو هیات امنای جامعه‌الصادق و همچنین عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام در کنفرانس The Middle East Security and Development in the Global Contex که در دانشگاه مطالعات بین المللی شانگهای (SISU) برگزار گردید، به عنوان مهمان ویژه این گردهمایی علمی حضور یافته و به زبان انگلیسی به ایراد سخنرانی پرداختند.

دکتر همایون با اشاره به شواهد پیوند‌های میان‌فرهنگی عمیق و استواری در کشورهای آسیایی، جاده ابریشم را نخستین جاده جهانی‌سازی اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها، و تمدن‌ها و اقتصاد و بازرگانی معرفی نمودند که نماد صلح و دوستی و پیوند‌های عمیق در جوامع شرق آسیاست که در سخت ترین تقابل‌ها به اندازه ای که اکنون تمدن ستیزان در پی سرکوب یکدیگر یا چپاول دیگران یا تغییر سنت‌ها و آداب و رسوم و ذائقه یکدیگر هستند، نبوده‌‌اند.

ایشان بیان داشتند که: ایران و چین علی‌رغم تلاش چند دهه‌ای تمدن ستیزان برای تغییر ارزش‌های اجتماعی جوامع، از جوامع متمدنی به شمار می‌روند که اشتراکات فرهنگی زیادی دارند. برگزاری رویدادهای فرهنگی مشترک، از جمله راهبردهای تقویت روابط خارجی ایران و چین و ایران با سایر کشورهاست. استاد تمام دانشگاه امام صادق علیه السلام افزود: پیشروان حرکت‌های تمدنی و نظم‌های نوین جهانی، نخبگان علمی و دانشگاهی هستند که آزادانه و منتقدانه نسبت به وضع موجود می‌نگرند و با تغییر در سبک زندگی و نگرش خود و اطرافیانشان، زمینه‌سازان احیای تمدن واحد جهانی می‌شوند.

دکتر محمدهادی همایون اذعان داشت: اکنون جامعه بشری تشنه الگو و سبک جدیدی در زندگی، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و دیگر عرصه‌هاست به نحوی که تمام نیازهایش در روابطی همسو تأمین و تمام مشکلاتش مرتفع گردد، بی آنکه در پی ایجاد نیاز یا مشکل برای دیگر ملل و نحل باشد.


متن سخنرانی:


 
بسم الله الرحمن الرحیم

آقایان! خانم‌ها!
سلام؛
من و شما در اینجا گرد هم آمده‌ایم تا درباره امنیت و توسعه خود در غرب آسیا به گفتگو بنشینیم. من عمداً از واژه برتری‌جویانه‌ی خاورمیانه استفاده نمی‌کنم. استفاده از این واژه، خود به معنای به رسمیت شناختن یک مرکزیت خارج از این قاره و تعریف خودمان ذیل آن مرکز است. استفاده از واژه خاورمیانه برای نامگذاری این منطقه، حکایت از بر محور قرار گرفتن تمدن ستیزان و پذیرش مرکزیت هنجاری، سیاسی و اقتصادی ایشان نزد کسانی است که هویتی غنی و تاریخی چند هزار ساله دارد. این مفهوم را می‌توان به مثابه نماد قوم‌مداری و نژادپرستی تمدن ستیزانی تلقی کرد که در آن بویی از گفتمان حاکم نزد تمدن سازان به مشام نمی‌رسد.

آری تمدن ستیزان و تمدن سازان!  از نگاه من در بررسی تاریخ تمدن بشر جز با یک حرکت پیوسته و البته دارای فراز و نشیب از سوی انسان ها و انبیا و دانشمندان و هنرمندان برای برپایی تمدن واحد جهانی مواجه نیستیم. در برابر این تلاش ها و به موازات آن در تاریخ با سنگ اندازی گروهی دیگر بر سر این راه تمدن سازان مواجهیم که من آنان را نه صاحبان یک تمدن بدیل که تمدن ستیزان مینامم. آنچه امروز با غلبه دادن اشتباه یک نگاه جغرافیایی تمدن غرب نامیده ایم، یکی از بزرگترین مصادیق این رویکرد تمدن سیزانه است.

امروز ما در آستانه یک نظم نوین جهانی قرار داریم؛ نظمی که مرجعیت بی‌چون و چرای تمدن ستیزان را در تبادلات فرهنگی و اقتصادی‌ کنونی به چالش خواهد کشاند. ما قرار نیست همیشه فرزندی کنیم! ما بر آنیم تا با خوداتکایی و اعتماد به داشته‌های تاریخی و تمدنی و فرهنگی خود، به دوران پدری تمدن‌ها باز گردیم!

ما به دنبال پررنگ کردن دوگان تمدن غربی و شرقی نیستیم، بلکه در پی احیای تمدن واحد جهانی هستیم؛ تمدنی که در طول تاریخ با فراز و نشیبها در جریان بوده است، در روزگار ما نیز بر تمدن ستیزان فائق خواهد آمد. مرور و مطالعه جریان تمدن ساز و توجه به امتداد پیوسته آن در طول تاریخ در کنار آسیب های تمدن ستیزان، دلالت‌ها و نقاط امید و عبرت‌آموز فراوانی پیش روی ما در منطقه غرب آسیا قرار داده‌ است.

ما از یاد نمی‌بریم که هم‌اکنون در کشوری در خصوص امنیت و توسعه خویشتن صحبت می‌کنیم که روزگاری قدرت‌های استعماری و تمدن ستیزان بر سر چپاول سرمایه‌های آن با یکدیگر رقابت داشتند. استعمار ماکائو توسط پرتقالی‌ها در اواسط قرن پانزدهم، اشغال هنگ‌کنگ توسط بریتانیا در اواسط قرن ۱۹، استعمار بندر گوانگ جو توسط پرتقالی‌ها و استعمار بندر تیانجین توسط آلمانی‌ها در اواخر قرن نوزدهم و جان‌باختن بین ۹ تا ۱۳ میلیون نفر در چین در اثر قحطی بزرگ ناشی از هجوم اشغال‌گرایانه و همچنین جنگ‌های اول و دوم تریاک در چین، نمونه‌هایی از عبرت‌های تاریخی پیش روی‌ دیدگان ماست. من نیز از کشوری به اینجا آمده‌ام که بلای مشابهی چون بلای قحطی بزرگ در چین بر سرش آمده است. علی‌رغم اعلام بی‌طرفی ایران در جنگ اول دولت‌های اروپایی با یکدیگر -که آن جنگ جهانی می‌خوانند-، ایران توسط نیروهای متفقین اشغال شد. ثمره حضور طولانی‌مدت و مخرب این مهمانان ناخوانده، تلف شدن حدود ۴۰ درصد از جمعیت ایران بین سال‌های ۱۹۱۷ تا  ۱۹۱۹ میلادی در اثر قحطی بزرگ شد! تجربه حضور استعماری دولت‌های اروپایی در کشورهای این منطقه و چپاول سرمایه‌های مادی و معنوی -کشورهایی نظیر افغانستان و عراق- از مقابل دیدگان حاضران در این جلسه دور نیست.

آقایان و خانم‌ها! به صراحت بگویم تحول در آنچه ما در منطقه غرب آسیا در راستای تحقق امنیت و توسعه پایدار خواستاریم جز با تغییر زمین بازی و تحول در نظم کهنه و پوسیده جهانی امکان‌پذیر نخواهد بود.
ما تا زمانی که به بیماری همه‌گیری چون کرونا متمرکز نشده بودیم و قدرت سرایت و لطمات آن برای افراد در معرض این بیماری پی نبرده بودیم، نمی‌توانستیم نسخه‌هایی برای درمان آن تجویز کنیم. امروز همگان کم و بیش می‌دانیم که تمدن ستیزان، دچار بیماری‌های مزمن و واگیرداری شده است، که در صورت نشناختن این بیماری‌ها و عدم ارائه راهکارهای متناسب با زمینه‌های فرهنگی-اجتماعی و تاریخی خودمان در منطقه غرب آسیا، ما هم به سرنوشتی تلخ دچار خواهیم شد. تمدن ستیزانی که تمام تلاش شان برای پیشرفت و سیطره بر جهان از طریق اقتصاد و سرمایه‌داری است، از ابعاد مهم انسانی و فرهنگی بشریت، عامدانه غفلت کرده اند. اگر در استعمار گذشته، استعمارگران برای سهولت در رفت و آمد، راه و جاده می‌ساختند، در استعمار نوین امروز، حتی خبری از جاده و راه‌سازی هم نیست. در استعمار امروز تنها سلطه بر افراد برای جلب منافع اقتصادی و تجاری برای استعمارگران مهم است و در این راه امپراتوری رسانه‌های تمدن ستیزان از تغییر واقعیت‌ها، دریغ نمی‌کنند.

بحران معنویت، بحران ناپایداری پیوند‌های انسانی، بحران هویت و از خود بیزاری و بحران‌های زیست‌محیطی نمونه‌های بارزی از بیماری‌های مزمن و خطرناک تمدن ستیزان است که در امتداد تاریخی تمدن واحد جهانی شاهد این حجم از بحران‌های پیچیده و چند‌بعدی در جهان نبوده‌ایم. «تولید زباله» اولین‌بار در این تمدن پدیدار گشت، که هیچ‌کدام از تمدن‌های پیشین اینگونه محیط زیست را به ورطه هلاکت نیانداخته بودند. تغییر سنت‌های بشری و خداداد همچون تغییر ساختار و تعریف خانواده، و قانونی‌کردن اشکال نابهنجار از ازدواج‌های سیاه و ازدواج با حیوانات اولین‌بار نزد تمدن ستیزان رخ داد. نابودی ساختار خانواده به عنوان مهمترین هسته تمدنی، به معنای ستیز با تمدن‌ها در پوششی متمدنانه است. به راستی چه پاسخی به نسل‌ها و تمدن‌های بعدی در قبال این حجم از کژروی‌ها خواهیم داشت اگر دست روی دست بگذاریم و از این بیماری‌های خطرناک تمدن کنونی فاصله نگیریم یا برای درمان آن، علاجی نداشته باشیم؟!

این سطح از مشکلات و این برخورد سلطه‌جویانه و استعماری را ما در تمدن واحد جهانی در طول تاریخ سراغ نداریم. در تمدن واحد جهانی، ارزش کرامت انسان در پرتو ارتباط با ماوراست و از حقوق بشر مبتنی بر اصول تمدنی استفاده ابزاری نیمشود و صلح و امنیت در گرو به رسمیت شناختن دیگران و مقابله با یک جانبه گرایی ایجاد میشود. در تمدن هرگز به دنبال سلطه‌برنامه‌ریزی شده بر دیگران و یا سرکوب مردمان دیگر مناطق و دستاوردهای آنها نبوده است. تمدن واحد جهانی، تمدن علم و فرهنگ و انسانیت است. این تمدن در پی رشد و تعالی دسته‌جمعی است.

ما در آسیا شاهد پیوند‌های میان‌فرهنگی عمیق و استواری هستیم. جاده ابریشم را می‌توان نخستین جاده جهانی‌سازی اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها، و تمدن‌ها و حتی اقتصاد و بازرگانی نامید. این جاده نماد صلح و دوستی و پیوند‌های عمیق در جوامع شرق آسیاست که در سخت ترین تقابلها به اندازه ای که اکنون تمدن ستیزان در پی سرکوب یکدیگر یا چپاول دیگران یا تغییر سنت‌ها و آداب و رسوم و ذائقه یکدیگر هستند، نبوده‌‌اند. علی‌رغم تلاش چند دهه‌ای تمدن ستیزان برای تغییر ارزش‌های اجتماعی جوامع، ایران و چین از جوامع متمدنی به شمار میروند که اشتراکات فرهنگی زیادی دارند. برگزاری رویدادهای فرهنگی مشترک، از جمله راهبردهای تقویت روابط خارجی ایران و چین و ایران با سایر کشورهاست.

ما در منطقه غرب آسیا به دنبال احیای تمدن واحد جهانی بر پایه انسانیت و با محوریت انسان هستیم. قلب تپنده هر تمدن «انسان» است. لازمه شکل‌گیری این تمدن، تولد انسان‌هایی است که در اسارت نیازهای اولیه خود باقی نمانند. انسان‌های آزاد، تمدنی آزاد را تشکیل می‌دهند، انسان‌هایی که در پی انداختن طرحی نو در عالم هستند و به دنبال اصلاح سبک زندگی برای تجربه یک زیست آزادانه و سعادتمندانه هستند و زیر بار زور هیچ زورگویی نمی‌روند و با هر مانع مادی و غیر مادی بر سر راه آزادی‌شان مبارزه می‌کنند.

پیشروان حرکت‌های تمدنی و نظم‌های نوین جهانی، نخبگان علمی و دانشگاهی هستند که آزادانه و منتقدانه نسبت به وضع موجود می‌نگرند و با تغییر در سبک زندگی و نگرش خود و اطرافیانشان، زمینه‌سازان احیای تمدن واحد جهانی می‌شوند. ما برای ایجاد توسعه پایدار در منطقه نیازمند بازتعریف مفهوم و ادبیات توسعه هستیم. ما برای ایجاد امنیت پایدار و مبارزه با تروریسم دولتی و غیردولتی نیازمند بازتعریف مفهوم امنیت و تأکید بر جنبه‌های اجتماعی آن هستیم. ما برای حل دائمی مسائلی چون انرژی، بحران مواد غذایی، آب، اقتصاد و غیره نیازمند توجه به سرمایه‌های درونی و تاریخی خود داریم. و تمام این مهم بر دوش نخبگانی و دانشمندانی است که صاحب ایده و نظریه های علمی هستند.

آقایان! خانم‌ها! من از ایران، از دانشگاه امام صادق(ع) نزد شما آمده ام! ما فرزندان آن مکتبی هستیم که پیامبر گرامی اسلام دستور به یادگیری علم از نقاط دوردستی چون چین می‌دهند. پیامبر گرامی اسلام می‌فرمایند: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ‏ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ». دانش را بجویید هر چند در چین باشد که طلب دانش بر هر مسلمانی واجب است. وقتی قرابت و گفتمان علمی واحد باشد، دوردست‌ترین نقاط برای ما نزدیک می‌شود. و وقتی قرابت فرهنگی و حسن هم‌جواری وجود داشته باشد، هم‌دلی از هم‌زبانی بهتر می‌شود. هم‌دلی‌های علمی بسیاری در منطقه غرب آسیا وجود دارد که اگر امپراتوری رسانه‌ای تمدن ستیزان و هژمونی ایشان اجازه بدهند، این همدلی‌های مشترک می‌تواند به همکاری‌‌ها و تبادلات علمی و عملی در سطوح مختلف در این منطقه بیانجامد.

 بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران این جرئت را به ما داد تا از منظری دیگر به عالم نگاه کنیم و طرحی نو برای خود و انسانیتمان بریزیم و زیر بار هیچ زور و زورگویی نرویم و سر در مقابل هژمونی‌های علمی، بی‌چون و چرا خم نکنیم. نقطه آغاز در این تحول و فهم جدید درباره موضوعات اساسی این همایش، تحول در منظرگاه ما به علوم انسانی و پرسش از مبادی و پیش‌فرض‌های این علوم است. دانشگاهی می‌تواند تمدن‌ساز باشد که نسبت به نیازهای روز و واقعی افراد ساکن در این کره خاکی بی‌تفاوت نباشد.

 اگر ما امروز به دنبال بهبود اقتصاد و توسعه منطقه‌ای در منطقه غرب آسیا هستیم، باید با شروع دلارزدایی از تبادلات تجاری‌مان، به راهکار جدیدی برای رفع ابزار سلطه برسیم. اگر به دنبال توسعه پایدار در غرب آسیا هستیم، باید نیازهای غذایی، انرژی و حمل و نقل همه ملل را به رسمیت بشناسیم و بالاتر از آن باید حق همه ملل برای علم  فناوری را بپذیریم. اکنون جامعه بشری تشنه الگو و سبک جدیدی در زندگی، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و دیگر عرصه‌هاست به نحوی که تمام نیازهایش در روابطی همسو تأمین و تمام مشکلاتش مرتفع گردد، بی آنکه در پی ایجاد نیاز یا مشکل برای دیگر ملل و نحل باشد.

 ما در دانشگاه امام صادق(ع) بر آنیم تا بنیادهای علوم انسانی همچون علم سیاست، علم اقتصاد، علم مدیریت، علم فرهنگ و ارتباطات را مورد بازاندیشی انتقادی قرار دهیم و طرحی متناسب با اقتضائات و نیازهای خودمان در اندازیم. ما در دانشگاه امام صادق(ع) در پی تربیت محققانی هستیم که در هر دو حوزه علوم اسلامی و علوم انسانی متداول صاحب نظر باشند و خود پیشگام عمل به آنچه می‌دانند باشند.

من از حضور در این جمع که می‌توانند زمینه‌سازان تغییری مهم و تاریخ‌ساز در تاریخ تمدن بشریت باشند، خرسندم؛ من اینجا آمده‌ام تا سخن از ظرفیت‌های عظیممان در ایجاد تحولی بنیادین در راستای تحقق امنیت و توسعه در غرب آسیا بزنم و دست یاری و یاری‌گری به سوی شما برای تحقق این هدف والا دراز کنم. قطعا با یاری شما، فردای غرب آسیا و به طبع فردای جهان با سربرآوردن قدرت‌های نوظهور و پایان‌دادن به نظام سلطه و روابط از بالا به پایین هژمونی تمدن‌ستیزان بهتر از امروز خواهد بود.




آلبوم تصاویر:
 
 


CAPTCHA
دفعات مشاهده: 1226 بار   |   دفعات چاپ: 151 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر